؟؟؟

زندگی در ارشد

؟؟؟

زندگی در ارشد

حاجی حاجی مکه...

 

۱. اسم من از قرعه کشی عمره دانشجویی در اومد و امیدوارم تا ۹ ماه دیگه برم مکه. با خودم گفته بودم اگه قراره برم بلاد کفر بهتره قبلش یه سرم به خونه خدا بزنم.

۲. در پی شادی پس از در آمدن اسم٬ خانواده را به شام مهمان خواستیم بکنیم که خانواده مارا مهمان نمودند که فقط زحمت خرید غذا به گردن بنده افتاد.

۱.۲. در رستوران دکتر علیم مروستی را دیدم که با دوستشان سر میز غذا بودند. عکسی با موبایل انداختم اما چیز خوبی از آب در نیومد. که قابل باشه.

۲.۲. در راه برگشت اخبار اعلام کرد که وزارت علوم سفر دانشجویان ایرانی به آمریکا و کانادا و انگلیس را ممنوع کرده!!***

۳. بالاخره تونستم دوربین رو درست کنم و عکس ها رو به کامپیوتر منتقل کنم.

۴. بعد از ۲ سال خرابی دوربین که الآن درست شد. کاشف به عمل اومد که شارژر اون گم شده. پس باز غیر قابل استفاده است.

۵. به وسیله منبع تغذیه ای که قبلا خریده بودم و با استفاده از پیچ کنترل جریان و اینا تونستم باطری رو شارژ کنم و از دوربین استفاده کنم. پس دوربین قابل استفاده است.

۶. با توجه به اینکه منبع تغذیه ۲-۳ کیلو وزن داره و نمی شه در سفر اونو حمل کرد و همچنین شارژ نا مناسب باطری ها استفاده از منبع ممکن نیست پس دوربین غیر قابل استفاده است.

 

یه داستان شبیه من:

یه یارو رو از هواپیما پرت می کنن پایین که بمیره. اما شانس میاره که چتر داشته پس نمیمیره. اما چترش باز نمیشه پس میمیره. اما چتر دومشو باز میکنه پس نمیمیره. اما چتر دومش سوراخه پس میمیره. اما زیرش یه کوه کاه پس نمیمیره. اما وسط کوه کاه یه چنگک پس میمیره. اما ....

 پ.ن. تازه الآن که بلاگ مصطفی رو خوندم یادم افتاد که کتونی ام رو هم تو مسجد دزدیدن ۲ ساعت قبل از اینکه اسمم واسه مکه دربیاد اینم بذارین اول سلسله حوادث!!!

 

***

طبق صحبت های کوتاهی که در این مورد با آقا جواد انجام شد. به این نتیجه رسیدیم که من باید توبه کنم. ایشان فرمودند که بگو:

بسی نادانا که منم. توسنی کردم. سنگ عقل بر سندان جهالت کوفتم. بر سردر حاشیه نشینان سنگر اندیشه و تفکر کوته نگری کردم.

 

بابا جواد تو دیگه کی هستی این حرفا رو از کجات در آوردی. من که عمرا بلد نیستم از اینا بگم.

من میگم:

آقا جون من چون موقع شنیدن این آب دستم بود خوب نفهمیدم. اونایی که تمام زندگی شون به این خارج رفتن گیره و تمام آمال و آرزوهاشون اون ور آبه و با این خبرای آبکی آب حیاتشون به جوب میریزه و منجلاب میشه، فک کنن این خبر آبکی بوده  و مثل تمام اتفاقا که توش کلی آب میبندن که بزرگ بشه تو این هم آب بسته بودن. لطفا بخاطر خبر ناموثق آب روی ما رو نریزین.

 

مواظب باشین با این همه آب غرق نشین. درسته بلد نیستم مثل جواد تفت بدم . اما با سبک خودم بیشتر حال کردم. دو نقطه دی.

 

نظرات 12 + ارسال نظر
حسین پنج‌شنبه 10 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 05:55 ب.ظ http://noskheyebeta.persianblog.com/

1. این جوری می نویسی که بیشتر حال کنیم باهات یا اینکه این نوشتن طبیعیته و راحتت می کنه؟؟
2. دوست دکتر ظریف بود یا زمخت؟

علی میرطار پنج‌شنبه 10 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 06:18 ب.ظ

به حسین :
مگه من چجوری نوشتم؟؟؟ مطمئنا جور خاصی ننوشتم چون نمی دونم جور خاص نوشتن چجوریه چون زیاد مطالعه ندارم.
اما اونی که روبروی استاد بود ظریف بود هرچند مسن و کناریش زمخت. فک کنم خانومه زنش بود چون زیاد نگاش نمی کرد :دی

سیامک پنج‌شنبه 10 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 07:34 ب.ظ

این آمریکا انگلیس کانادا دوباره جریانش چیه؟اینا نمیخوان دست از سرمون وردارن؟گفت بورسیه لغو شده یا کلا اجازه خروج نمیدن؟

Smmُ پنج‌شنبه 10 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 08:06 ب.ظ

خوشبحالتحاجیالتماسدعا ...

علی میرطار پنج‌شنبه 10 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 11:58 ب.ظ

به سیامک:
راستش حواسم نبود. بیشتر مواظب بودم موقع دور زدن غذاها نریزه زمین. : دی. تا سال دیگه ۱۰ بار قوانین عوض میشه. الآن زود واسه من که بخوام حرص بخورم.

JaSa جمعه 11 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 12:54 ق.ظ

من در خواب و بیداری یک چیزایی تو چت نوشتم!
زیر بار ادبیات به کار رفته نمی روم! :دی

عقاب جمعه 11 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 10:27 ق.ظ http://eagle.blogfa.com

التماس دعا حاجی !!!

سیامک جمعه 11 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 08:57 ب.ظ

in siamak ba un siamak fargh fokole :-D ... x
bebin fek konam nabayad kheili akhbar gosh koni, to kare khoodeto bokon, age khasty beri kharej va nazashtan baèd ye fekri barat mikonim ;-) ... x
Haj ham khoosh begzare, albat alan ke kheili zoode :-D

nerd شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 07:37 ب.ظ

اون ور آب یعنی کجا؟ منظورت همین جوب شاه عبدالعظیم نیست که؟! چون اون دیگه آب نداره...

درای چهارشنبه 16 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 12:23 ق.ظ

این آمریکا انگلیس کانادا دقیقش چیه؟ تا جایی که من فهمیدم فقط برای بورسیه ها قطع شده و بقیه مشکلی ندارند.

صابر یکشنبه 20 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 04:38 ب.ظ

سلام. مارو که میشناسی؟؟؟!!!! دعا که می کنی؟ می دونم نمی کنی. برا همین میگم هر وقت گربه های مکه و مدینه رو دیدی یاد ما باش...
دعا کن علی جان...
یا علی!

علی میرطار سه‌شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 03:08 ب.ظ

به صابر: سلام گلی معلومه که دعات میکنم. چشم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد