؟؟؟

زندگی در ارشد

؟؟؟

زندگی در ارشد

سیاست و دیانت و دکتر حسن بلخاری

۱.

امروز در یکی از برنامه های ۲۲ بهمنی در تمجید انقلاب اسلامی میگفتن: خوبی انقلاب در این بود که اول یک فکرو ایدئولوژی درست شد و بعد عملی شد.اونم عینیت سیاست و دیانت بود.

بعد ایشون فرمودن: مشکل خارجی ها و امپریالیسم رو در این معرفی کردن که این فرهنگ صادر شد و همه جا دامنگیر اونها شد.

اما بنظر من  اونها خیلی با هوشترن دقیقا گفتن این حرف منو یه ضرب یاد طالبان انداخت. اونها هم میگن دیانتشون عین سیاستشون و بعد نتیجه به این همه عملیات انتهاری میکنن.

جالب اینجاست که اونا خیلی جمله عینیت سیاست و دیانت رو تبلیغ میکنن خیلی بیشتر از ما. فیلم هامبورگ سل که در مورد واقعه ۱۱ سپتامبر ساختن هم دقیقا داره یه عده آدم رو نشون میده که سیاستشون عین دیانتشون و دنبال زنده کردن فرهنگ جهاد و شهادت هستن.

بعد با ایجاد ترس و نفرت نسبت به دیدگاه عینیت سیاست و دیانت ایران هم میره جزء تروریست ها.

 

در یک صحبت بعد از بازی فوتبال به این نتیجه رسیدیم که همه چیز ما مثل سیاست ماست و اگر دیانت ما مثل سیاست ما باشه جامون ته جهنمه!!!

۲.

خیلی با دکتر حسن بلخاری حال میکنم. دیشب سینما و ماورا یه فیلم گذاشت بعدش بلخاری تفسیرش کرد که وای خدا بود. دلم میخواد تفسیر ماتریس بلخاری رو ببینم تو عید نشد که ببینم.

یه نکته جالب بود که خوبه یادم باشه. میگفت در دیدگاه مسیحیت قربانی شدن بد نیست و بعضی و قتها اصلا لازم و در دیدگاه اونها مسیح قربانی شد تا انسانیت نجات پیدا کنه. پس نباید دیدگاه عملیات انتهاری در مذهب اونها بعید باشه اما خیلی از عملیات انتحاری میترسن!!!

 

پ.ن. بیکاری اول ترم و پست های زیاد و فکر آزاد و ...

پ.ن. با تشکر از حسام صلوت از کلی چیز که در مورد گوگل یادم داد و شاک کانترش.

پ.ن. اگه از دکتر بلخاری کتابی چیزی میشناسین پیلیز به من بگین

 پ.ن. یه طنز:حاج منصور افشا کن افشا کن

منٍ من

دیروز وقتی در یک صحبت کوتاه با علی دی. صحبتی از وبلاگ داشتن من بمیون اومد بهم گفت:  در مورد آی سی هایی که کشف کردی مینویسی؟

خوب شاید منو به این عنوان میشناسه که دنبال این چیزام.

لغت های هستن که یک حقیقت واحد دارند ولی در نگاه های مختلف از آنها برداشتهای مختلف میشه. این لغتها وقتی میشن اسم آدم ها قضیه خیلی پیچیده تر میشه.

این شناختهای متفاوتی که از من وجود داره فقط به شناخت آنها ختم نمیشه و میتونه تو زندگی من تاثیر گذار هم باشه. شاید بخاطر یک شناخت پیشنهاد کاری به آدم بشه و زندگیش عوض بشه و شاید هم بخاطر یه نگاه نتونی همسر آیندت رو انتخاب کنی چون جور دیگه ای دیده شدی.

طبق فیدبکی که بهم رسیده به این نتیجه رسیدم که نگاه ها به من خیلی متفاوته یعنی اگه همین جمله که من دارم وبلاگ مینویسم رو به آدم های مختلف بگم جوابهای خیلی متفاوتی میشنوم که می دونم خیلی هاش به این خوبی نیست و ممکنه از شنیدن جواب شمنده هم بشم که چرا منو به این صورت میشناسن.

بعضی وقتها احساس میکنم که واقعیت درونی آدم چیزیه که نباید به دست کسی برسه یه سری محدوده وجود داره که هر کسی فقط تا یه حد خاص میتونه به آدم نزدیک بشه.

بعضی وقتها اصلا دلم نمیخواد بعضی آدم ها در مورد دیدگاهام بدونن.

و بعضی وقتها هم شده که از اینکه یه دیدگاهی در مورد من وجود داره خیلی ناراحت شدم.

اما چقدر باید تلاش کرد ؟ تا برای خودت وجه بسازی آیا ارزش داره که به همه آدم و عالم اثبات کنی که "من کیم؟"

خیلی وقتها دوست دارم منو یه آدم شلوغ سر به هوا بی اهمیت به همه چی اهل بازی و شوخی و بی خیال ببینن. اما هنوز نیدونم چرا؟  زندگی بهلولی می ارزه؟ چون از بعضی فید بک ها ناراحت میشم.

خدا آخر و عاقبت همه ما رو ختم بخیر کنه.

اولوالباب

یعضی وقتها به ذهن آدم میرسه که چرا اصلا خدا توقرآن نیومد یه ضرب بگه که حضرت علی امام اول هستش بعد از پیغمبر. خود قرآن هم که گارانتی شدس و این مشکلات بعدی پیش نمیومد. به جای اینکه آیه های غدیر با این همه پیچ و تاب و شک و تردید به موضوع اشاره کنند.

 

اما بنظر میاد که تعمدی تو این موضوع بوده

آیه 7 سوره آل عمران

اوست خدایی که قرآن را بتو فرستاد که برخی از آن کتاب آیات محکم است که آنها اصل و مرجع سایر آیات کتاب خواهد بود و برخی دیگر آیاتی است متشابه تا آنکه گروهی که در دلشان میل به باطل است از پی متشابه رفته و امتحان شوند تا بتاویل کردن آن در دین ره شبه و فتنه گری پدید آورند در صورتی که تاویل آن کسی جز خدا نداند و اهل دانش گویند ما به همه آن کتاب گرویدیم که همه محکم و متشابه قرآن از جانب پروردگار ما آمده و بر این دانش و براین معنی(که همه آیات قرآن از جانب خداست ) تنها خردمندان عالم آگاهند.

 

پس اینطور که پیداست کار سخت تر از این حرفاست از کجا بدونیم کدوم آیه محکم است و کدوم متشابه؟ از گجا بدونیم تفسیریکه داریم در مورد حجاب و ذکات و خمس و سود بانکی میدیم مغنی بی عفتی و ربا و مال مردم خوری نیست؟

 

فکر کنم یه راهش تطبیق با سنت باشه طبق حدیث معروف ثقلین و طبق این آیه نمیشه با قرآن به تنهایی با عقل ناقص آدم و همچنین کششهای مختلفش به نتیجه درست رسید.

 

اما تو آیه یه نکته گفته که کیا بر این محکم  و متشابه آگاهند گفته خردمندان عالم. پس باید خردمند (اولوالالباب) بشیم. یعنی میشه؟

تو آیه بعد یه توصیف از اینها کرده که این دعا رو میخونن حداقل میشه سر نماز این دعا رو خوند توکل هم بکنیم حتما خدا محربون.

 

ربنا لاتزع قلوبنا بعد اذ هدیتنا و هب لنا من لدنک رحمه  انک انت الوهاب